صنایع فرهنگی در اقتصاد کشورهای رو به توسعه
در جهان سوم، مفهوم فرهنگ بهعنوان صنعت، معانی ضمنی خاصی دارد. در جوامع ابتدایی، فرهنگ و اقتصاد تا حد نسبتاً زیادی یکچیز هستند و با توسعه و تمایز یافتن اقتصاد، عوامل فرهنگی به تأثیرگذاری شدید بر روشهای تولید انواع کالاهای تولیدی ادامه میدهند.
اولین دسته از موانع توسعه صنایع فرهنگی در ایران، موانع اقتصادی است. در کشور ما به صنایع فرهنگی بهمثابه یک صنعت نگریسته نمیشود و بخش فرهنگ بهعنوان یک بخش مولد اقتصادی و نهاد تولید ثروت تلقی نمیشود و این بخش صرفاً بهمنزله مرکز هزینه دیده میشود. همچنین اغلب مدیران مؤسسات فرهنگی، اطلاعات کمیدر خصوص قابلیتهای تجاری و اقتصادی صنایع فرهنگی دارند و به این دلیل که کار خود را اقتصادی و یا دارای بازده اقتصادی نمیبینند، غالباً خواهان حمایتهای دولتی هستند.
گسترش کمیو کیفی صنایع فرهنگی یک چالش اقتصادی در سطح جهان است. در واقع محصولات فرهنگی کشور ما وارد رقابت شدید جهانی شدهاند. کشورهای پیشرو در عرصه صنایع فرهنگی، دارای امکانات زیادی هستند و همچنین با جهانیشدن اقتصاد و ظهور شبکههای اینترنتی، عرضه، تبادل و دسترسی به محصولات فرهنگی در سراسر جهان آسان و سریع شده است، و محدودیتهای زمانی و مکانی دسترسی به بازار صنایع فرهنگی بسیار کم شده است. بدین ترتیب رقابت برای تولیدکنندگان و عرضهکنندگان محصولات و خدمات فرهنگی کشور ما دشوار شده است.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.