بنیاد ملی توسعه فناوری های فرهنگی

SuperUser Account / چهارشنبه, 05 آذر,1404 / دسته ها: آموزش, بلاگ

چرا فین‌تک‌های میلیارددلاری سقوط می‌کنند؟ بررسی جهانی شکست استارتاپ‌ها با «استراتژی اسب مرده»

چرا فین‌تک‌های میلیارددلاری سقوط می‌کنند؟ بررسی جهانی شکست استارتاپ‌ها با «استراتژی اسب مرده»

تحلیل شکست استارتاپ‌های فین‌تک با تکیه بر مفهوم «استراتژی اسب مرده»

چکیده

در سال‌های اخیر با وجود رشد سرمایه‌گذاری در صنعت فین‌تک، بسیاری از استارتاپ‌های مطرح، تحت فشار مدل کسب‌وکار ناپایدار، رگولاتوری پیچیده و تصمیمات سرمایه‌گذاران، فعالیت خود را متوقف کرده‌اند. یکی از مفاهیم مدیریتی برای تحلیل این شکست‌ها، «استراتژی اسب مرده» است؛ استعاره‌ای سازمانی که بیان می‌کند «وقتی یک مسیر، محصول یا مدل کسب‌وکار از اساس مرده باشد، هر میزان سرمایه‌گذاری یا تلاش اضافه، تنها سرعت سقوط را افزایش می‌دهد».
این مقاله ضمن معرفی کامل این مفهوم و بررسی ریشه‌های آن، نمونه‌های واقعی شکست فین‌تک‌های جهانی را با این الگو تحلیل می‌کند.

۱. استراتژی اسب مرده چیست؟

۱.۱ تعریف

«استراتژی اسب مرده» (Dead Horse Strategy) یک استعاره مدیریتی است که از یک ضرب‌المثل قدیمی آمریکایی و بومیان سرخ‌پوست گرفته شده است:

"When you discover you are riding a dead horse, the best strategy is to dismount."
«وقتی می‌فهمی سوار یک اسب مرده شده‌ای، بهترین کار این است که پیاده شوی.»

در مدیریت، این اصطلاح به وضعیتی اشاره دارد که:

  • یک پروژه، محصول یا مدل کسب‌وکار عملاً کارایی خود را از دست داده

  • اما سازمان همچنان با هزینه، زمان و نیروی انسانی بیشتر سعی در ادامه مسیر دارد

  • در حالی که راه‌حل واقعی، توقف یا تغییر مسیر است

این مفهوم برای تحلیل تصمیمات اشتباه سرمایه‌گذاران و مدیران در برابر مدل‌های شکست‌خورده بسیار کاربردی است.


۱.۲ وجه تسمیه

وجه‌تسمیه این عبارت به دوران قدیم برمی‌گردد؛ زمانی که اسب ابزار اصلی حمل‌ونقل بود. اگر اسب در مسیر از پا می‌افتاد، برخی افراد به جای تغییر راهبرد:

  • سعی می‌کردند اسب را با شلاق هل دهند

  • آن را تزئین کنند

  • یا حتی تصور کنند اسب هنوز زنده است

این رفتار دقیقاً معادل ادامه دادن یک استارتاپ یا پروژه شکست‌خورده است؛ یعنی هزینه روی چیزی که دیگر ظرفیت بازگشت ندارد.


۱.۳ کاربرد مدیریتی

استراتژی اسب مرده در سازمان‌ها زمانی مشاهده می‌شود که:

  • مدیران به خاطر تعصب نسبت به تصمیمات قبلی حاضر به توقف پروژه نیستند

  • سرمایه‌گذاران برای حفظ ارزش‌گذاری ساختگی به تزریق سرمایه ادامه می‌دهند

  • تیم‌ها به خاطر ترس از شکست یا فشار بیرونی مسیر را عوض نمی‌کنند

در صنعت فین‌تک این پدیده بسیار شایع است، زیرا:

  • هزینه‌های رگولاتوری قابل چشم‌پوشی نیست

  • درآمدهای عملیاتی بسیار کم‌حاشیه‌اند

  • شکست معماری فنی یا مدل ریسک به‌سادگی قابل جبران نیست

  • برخی استارتاپ‌ها به‌صورت مصنوعی و با سرمایه رشد می‌کنند نه با بازار واقعی


۲. نمونه‌های جهانی شکست فین‌تک با الگوی «اسب مرده»

۲.۱ Synapse – نمونه کامل اسب مرده در مدل BaaS (۲۰۲۴)

حوزه: بانکداری از طریق API
مشکل اصلی: mismatch در حساب‌های کاربران، ضعف Reconciliation، فشار رگولاتوری

چرا اسب مرده بود؟

  • ساختار فنی از ابتدا امکان مقیاس نداشت

  • اختلافات مالی با بانک‌های شریک قابل حل نبود

  • نیاز به ده‌ها میلیون دلار سرمایه فقط برای اصلاح اجزای بنیادی بود

سرمایه‌گذاران پس از چند دوره تزریق سرمایه، در نهایت به این نتیجه رسیدند که پروژه «قابل احیا نیست» و توقف را انتخاب کردند.


۲.۲ Fast – شکست یک مدل بدون اقتصاد واحد

حوزه: پرداخت یک‌کلیکی
مشکل اصلی: هزینه جذب مشتری چند برابر ارزش طول عمر او

نشانه‌های اسب مرده

  • burn rate بسیار بالا

  • درآمد نزدیک صفر

  • نداشتن مزیت نسبت به Apple Pay یا Shopify

  • رشد فقط با تزریق سرمایه اتفاق می‌افتاد، نه با تقاضای بازار

این استارتاپ نمونه‌ای روشن است که تزریق پول به «مدل کسب‌وکار مرده» فقط سقوط را عقب می‌اندازد.


۲.۳ Monedo (Kreditech سابق) – اسب مرده در مدل اعتبارسنجی ریسکی

حوزه: وام‌دهی مبتنی بر AI
مشکل: اتکا به مشتریان high-risk و ناکارآمدی مدل‌های AI در بحران COVID

چرا شکست قطعی بود

  • نرخ نکول وام‌ها غیرقابل کنترل شد

  • هزینه تأمین مالی بیشتر از نرخ بهره بود

  • ریسک ساختاری غیرقابل اصلاح بود

سرمایه‌گذاران با قطع تأمین مالی، عملاً پرونده را بستند.


۲.۴ Simple – اسب مرده در مدل اولیه نئوبانک‌ها

مشکل: نبود اقتصاد پایدار و هزینه بالای عملیات بانکی
این استارتاپ با وجود خریداری توسط BBVA نتوانست به بازده عملیاتی برسد.


۲.۵ Wirecard – اسب مرده ناشی از ساختار فسادآلود

در این مورد «مدل کسب‌وکار» مرده نبود بلکه «ساختار شرکت» از درون پوسیده بود.
با افشای ۱.۹ میلیارد یورو گمشده، سرمایه‌گذاران و رگولاتورها مجبور به توقف فعالیت شدند.


۳. چرا استارتاپ‌های فین‌تک بیشتر دچار استراتژی اسب مرده می‌شوند؟

۳.۱ ذات رگولاتوری، توقف‌پذیری را اجتناب‌ناپذیر می‌کند

اگر یک فین‌تک در بخش KYC، AML یا گزارش‌دهی مالی مشکل ساختاری داشته باشد،
بدون اصلاح بنیادی اجازه ادامه فعالیت ندارد.

۳.۲ هزینه‌های ثابت بسیار بالا

این صنعت برخلاف SaaS

  • سرور

  • امنیت

  • انطباق

  • ذخیره سرمایه

نیاز دارد و فشار مالی شدید است.

۳.۳ رقابت با غول‌های مالی

در بسیاری از حوزه‌ها، رقابت با Visa، Mastercard، PayPal، Stripe یا بانک‌ها عملاً ممکن نیست.

۳.۴ توهم رشد به‌واسطه سرمایه‌گذاری

سرمایه‌گذاران با تزریق پول، ظاهراً رشد ایجاد می‌کنند، اما:

  • درآمد واقعی اتفاق نمی‌افتد

  • retention پایین می‌ماند

  • مشتریان وفادار شکل نمی‌گیرند

در این وضعیت استارتاپ عملاً «مرده» است ولی هنوز «راه می‌رود».


۴. جمع‌بندی

استراتژی اسب مرده به ما یادآوری می‌کند که:

  • هر مدل کسب‌وکاری قابل احیا نیست

  • گاهی توقف بهترین استراتژی است

  • اصرار بر ادامه مسیرهای شکست‌خورده، هزینه‌های عظیم منابع مالی و انسانی ایجاد می‌کند

  • فین‌تک به دلیل ریسک اعتباری، هزینه انطباق و فشار رگولاتوری نسبت به سایر صنایع بیشتر در معرض تبدیل شدن به «اسب مرده» است

با تحلیل نمونه‌های واقعی—از Synapse و Fast تا Monedo و Simple—می‌توان دریافت که
مبنای منطقی سرمایه‌گذاری در فین‌تک، قبل از هر چیز، ساخت یک مدل اقتصادی زنده و یک زیرساخت قابل اعتماد است.


۵. منابع معتبر

  • CB Insights – Fintech Failures

  • Financial Times – Wirecard Collapse

  • Bloomberg – Synapse Bankruptcy Filings

  • TechCrunch – Fast Shutdown, N26 US exit

  • EBA – Monedo Insolvency Documents

  • NYTimes – Neobank Market Analysis

  • McKinsey – Global Banking Annual Review


اگر مایل باشید، می‌توانم:

📌 نسخه PDF حرفه‌ای
📌 نسخه ارائه پاورپوینت
📌 نسخه آکادمیک با رفرنس‌دهی APA, MLA, IEEE

را نیز برای شما تهیه کنم.

Print
رتبه بندی این مطلب:
بدون رتبه
477
برای دادن نظر لطفا وارد شوید و یا ثبت نام کنید
دی ان ان