اخبار1403

هفت راز مذاکره از کریس ووس: تکنیک‌هایی که هر مدیرعامل باید بداند
SuperUser Account 821

هفت راز مذاکره از کریس ووس: تکنیک‌هایی که هر مدیرعامل باید بداند

 

 در دنیای پررقابت کسب‌وکار، مذاکره نه تنها یک مهارت است، بلکه یک هنر استراتژیک به شمار می‌رود. کریس ووس، مذاکره‌کننده سابق FBI و نویسنده کتاب پرفروش "هرگز تفاوت را تقسیم نکن" (Never Split the Difference)، تکنیک‌هایی را بر اساس تجربیات واقعی در موقعیت‌های پرتنش مانند گروگان‌گیری‌ها توسعه داده است. این تکنیک‌ها، که بر روان‌شناسی انسانی تمرکز دارند، اکنون توسط مدیران اجرایی و رهبران کسب‌وکار برای دستیابی به توافق‌های بهتر استفاده می‌شوند. اریک پارتاکر، مربی کسب‌وکار و سخنران برجسته، این تکنیک‌ها را در یک اینفوگرافیک خلاقانه خلاصه کرده و آن را برای مدیران عامل (CEOها) تطبیق داده است. در این مقاله خبری جامع، به بررسی هفت راز کلیدی مذاکره می‌پردازیم که می‌تواند تفاوت عمده‌ای در موفقیت حرفه‌ای شما ایجاد کند. این تکنیک‌ها نه تنها بر اساس تجربیات ووس هستند، بلکه در دنیای واقعی کسب‌وکار نیز آزمایش شده‌اند.

ووس، که بیش از دو دهه در FBI به عنوان مذاکره‌کننده ارشد فعالیت کرده، تأکید می‌کند که مذاکره موفق بر پایه درک عمیق از طرف مقابل و استفاده از سکوت و سؤالات هوشمندانه استوار است. او معتقد است که مذاکره نباید به عنوان یک جنگ دیده شود، بلکه باید به گونه‌ای پیش برود که طرف مقابل احساس کند شنیده و درک شده است. این رویکرد، که در کتابش توصیف شده، شامل تکنیک‌هایی مانند "آینه کردن" کلمات و "لیست کردن اعتراضات" است که در موقعیت‌های تجاری مانند خرید شرکت‌ها، قراردادهای فروش یا مذاکرات حقوق کارکنان کاربرد دارد. طبق گزارش‌های اخیر، مدیران اجرایی که این تکنیک‌ها را به کار می‌گیرند، می‌توانند تا ۲۰ درصد در توافق‌های خود بهبود ایجاد کنند، به ویژه در صنایع فناوری و مالی.

۱. استفاده از سکوت استراتژیک: قدرت سکوت در تغییر پویایی مذاکره
یکی از قدرتمندترین ابزارها در جعبه ابزار مذاکره ووس، "سکوت استراتژیک" است. این تکنیک ساده اما مؤثر شامل این است که پس از بیان یک نکته کلیدی – مانند ارزش‌گذاری یک شرکت یا پیشنهاد قیمت – صحبت را متوقف کنید و تا ۱۰ به آرامی بشمارید. انسان‌ها تمایل طبیعی به پر کردن سکوت دارند، و اغلب این کار منجر به افشای اطلاعات بیشتر یا پیشنهادهای بهتر از سوی طرف مقابل می‌شود. ووس توضیح می‌دهد که اولین کسی که سکوت را می‌شکند، معمولاً قدرت مذاکره خود را از دست می‌دهد، زیرا این عمل نشان‌دهنده اضطراب یا تمایل به جلب رضایت است.

برای مثال، در یک مذاکره تجاری، اگر بگویید: "ارزش‌گذاری ما ۵۰ میلیون دلار است" و سپس ساکت بمانید، طرف مقابل ممکن است با یک پیشنهاد متقابل یا توضیح محدودیت‌های خود پاسخ دهد. این تکنیک ریشه در روان‌شناسی دارد؛ مردم سکوت را با ضعف در خودشان مرتبط می‌دانند، نه در طرف مقابل، که این امر قدرت را به شما منتقل می‌کند. در مصاحبه‌ای اخیر، ووس این تکنیک را برای مدیران حقوقی نیز توصیه کرده و گفته است که سکوت می‌تواند تنش را کاهش دهد و اطلاعات ارزشمندی به دست آورد. مدیران عامل شرکت‌های بزرگ مانند گوگل و آمازون گزارش داده‌اند که استفاده از این روش در جلسات هیئت مدیره، نتایج مثبتی به همراه داشته است.

۲. پرسیدن "چگونه" به جای "چرا": تبدیل تقابل به همکاری
ووس تأکید می‌کند که سؤالات "چرا" اغلب دفاعی ایجاد می‌کنند، زیرا قضاوت را القا می‌کنند. به جای آن، از "چگونه" یا "چه" استفاده کنید تا طرف مقابل را به حل مسئله دعوت کنید. برای نمونه، به جای "چرا این قیمت را انتخاب کردی؟" بپرسید: "چگونه به این قیمت رسیدی؟" این تغییر ظریف، حس کنترل را در طرف مقابل حفظ می‌کند و آن‌ها را به توضیح بیشتر تشویق می‌نماید.

در دنیای کسب‌وکار، این تکنیک می‌تواند اتهامات را به همکاری تبدیل کند. مثلاً در مذاکره بودجه، بپرسید: "چگونه ما را می‌بینید که با این محدودیت‌های بودجه پیش برویم؟" ووس این رویکرد را "سؤالات کالیبره‌شده" می‌نامد و می‌گوید که آن‌ها طرف مقابل را وادار به فکر کردن در مورد راه‌حل‌ها می‌کنند، در حالی که احساس می‌کنند کنترل مذاکره را در دست دارند. طبق تجربیات مدیران فروش، این روش می‌تواند نرخ موفقیت در بستن قراردادها را تا ۳۰ درصد افزایش دهد.

۳. برطرف کردن ترس‌های طرف مقابل: ساخت اعتماد فوری
نام بردن نگرانی‌های طرف مقابل قبل از اینکه خودشان مطرح کنند، دفاعیه‌هایشان را خنثی می‌کند. با جملاتی مانند "شما احتمالاً نگران این هستید که..." شروع کنید. برای مثال: "شما احتمالاً نگران این هستید که این خرید، فرهنگ شرکت شما را نابود کند و مشاغل را حذف کند." این کار نشان می‌دهد که شما درک عمیقی از موقعیت آن‌ها دارید و اعتماد فوری ایجاد می‌کند.

ووس این تکنیک را بخشی از "حسابرسی اتهامات" می‌داند، که در آن نگرانی‌های پنهان را آشکار می‌کنید تا طرف مقابل احساس امنیت کند. در مذاکرات تجاری پرریسک، مانند ادغام شرکت‌ها، این روش می‌تواند دشمنان بالقوه را به شرکا تبدیل کند. گزارش‌ها نشان می‌دهد که رهبران کسب‌وکار که این تکنیک را به کار می‌گیرند، روابط بلندمدت‌تری برقرار می‌کنند.

۴. منعکس کردن کلمات طرف مقابل: ابزار قدرتمند برای جمع‌آوری اطلاعات
"آینه کردن" شامل تکرار ۲ تا ۳ کلمه آخر اظهارات طرف مقابل به صورت سؤال است. مثلاً اگر بگویند "زمان‌بندی خیلی پر فشار است"، پاسخ دهید: "پر فشار؟" این کار آن‌ها را به توضیح بیشتر ترغیب می‌کند و اولویت‌های واقعی‌شان را آشکار می‌سازد.

ووس این تکنیک را برای ایجاد گفت‌وگوی طبیعی و غیرتهدیدآمیز توصیه می‌کند. در ویدیوهای آموزشی‌اش، او نشان می‌دهد که آینه کردن می‌تواند در مذاکرات فروش، اطلاعات کلیدی را بدون فشار به دست آورد. مدیران عامل گزارش داده‌اند که این روش در جلسات تیم، خلاقیت را افزایش می‌دهد.

۵. رساندن طرف مقابل به "نه": ایجاد حس امنیت
شروع مذاکره با سؤالاتی که پاسخ "نه" را برمی‌انگیزند، مانند "آیا از ادامه این همکاری در این فصل دست کشیده‌اید؟"، طرف مقابل را در موقعیت کنترل قرار می‌دهد. ووس توضیح می‌دهد که "نه" یک پاسخ محافظتی است که گفت‌وگوی صادقانه را باز می‌کند، برخلاف "بله" که ممکن است اجباری به نظر برسد.

این تکنیک، که از تجربیات FBI گرفته شده، در کسب‌وکار برای شکستن بن‌بست‌ها مفید است. طبق نظر کارشناسان، این روش می‌تواند مذاکرات را سریع‌تر به نتیجه برساند.

۶. تأیید نگرانی‌های طرف مقابل: ایجاد شتاب روانی
بازگو کردن موضع طرف مقابل تا جایی که بگویند "درست است" (نه "تو درستی")، اعتماد می‌سازد. مثلاً: "پس شما نیاز به تأیید هیئت مدیره تا مارس، یکپارچه‌سازی تدریجی و محافظت از تیم خود دارید؟" این خلاصه‌سازی، توافق روانی ایجاد می‌کند.

ووس این را کلیدی برای پیشبرد مذاکره می‌داند. در پادکست‌ها، او مثال‌هایی از کاربرد آن در رهبری می‌آورد.

۷. فهرست کردن اعتراضات طرف مقابل: خنثی کردن شک‌ها
بیان پیش‌دستانه اعتراضات، مانند "شما احتمالاً فکر می‌کنید ما یک استارتاپ فناوری دیگر هستیم که بیش از حد وعده می‌دهد"، شک‌گرایی را بی‌اثر می‌کند. این صداقت، تمرکز را به حل مسئله تغییر می‌دهد.

ووس این را بخشی از استراتژی "جستجوی قوهای سیاه" می‌داند، که اطلاعات پنهان را آشکار می‌کند. مدیران موفق این تکنیک را برای مذاکرات سرمایه‌گذاری توصیه می‌کنند.

در نهایت، این هفت راز نه تنها ابزارهایی برای مذاکره هستند، بلکه اصول رهبری مؤثر به شمار می‌روند. با تمرین آن‌ها، مدیران عامل می‌توانند روابط قوی‌تری بسازند و به نتایج بهتری دست یابند. برای اطلاعات بیشتر، کتاب ووس یا اینفوگرافیک پارتاکر را بررسی کنید.

Rate article

بدون رتبه
رتبه بندی این مطلب:
بدون رتبه

اشتراک

Print

نظر

Collapse Expand نظرات (0)
You don't have permission to post comments.


تهران ، خیابان ولیعصر بالاتر از زرتشت ، خیابان میرهادی شرقی ، پلاک 4

تلفن تماس :52384000-21-98+ داخلی 106

دی ان ان